آقا سید مرتضی آوینی همین الان در منزل مهمان بنده است.
v ابتدا عرض کنم که بنا نبود این وبلاگ در فهرست معرفی شدهها قرار گیرد؛ اما دیدم کدام یک از کارهای ما بی غلّ و غش است که این یکیاش باشد؟ لذا این شد که آشکار گشت. در هر حال فراموش نشود که «امیرانه» همواره از جنس «حریم خصوصی» است.
v بعد هم عرض میشود که «سال نو مبارک» و چقدر خوب است که سال تحویلی هست و بهاری و ما یادمان میافتد که باید نو شویم و خوب باشیم و یادمان بیفتد که ناسلامتی آدم ایم و باید آدم وار زندگی کنیم. اما صد حیف که به سرعت فراموش میکنیم و دوباره میشویم – دور از جان شما – همان جانوری که بودیم و باز لحظاتمان چراگاه شیطان میشود و باز ... «ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد». فاتحه!
v در برنامهریزیام برای سال 88 فقط در بخش وبلاگ نویسی شک داشتم. عقل سلیم میگوید تعطیل کن و بچسب به زندگیات و کاش یکی دو سال پیش این کار را کرده بودم. حالا میبینم که برخی دوستان توقع دارند و همین طور رها کردن و رفتن شجاعانه که نیست هیچ، خیلی هم خودخواهانه است. لذا بدون اینکه تصمیم خاصی داشته باشم فعلا هستم با همین وبلاگهایی که فهرست اکثرشان را در اینجا میبینید. اما در این رابطه چنان با خودم درگیرم که اگر فردا گفتم دیگر نمیآیم تعجب نکنید.
v از طرفی در عرصههای گوناگون آن همه سوژه هست و آن همه حرف دارم که گاهی جز با سرریز یکی از آنها در یکی از وبلاگها آرام نمیشوم. در هر صورت فراموش نکنید که برای پیگیری مطالب این جانب در وبلاگهای مختلف، کافی است فقط بخش یادداشتهای جدید این وبلاگ را ببینید و جهت اطلاع محض ریا عرض میکنم که حتماً پیگیری کنید و الا امسال شدیداً ضرر خواهید کرد، از ما گفتن!
v در طول این سالها با بعضی دوستان همفکر و همجبهه اختلافاتی داشتهایم. همواره گفتهام و باز هم میگویم که بدون تعارف و شکسته نفسی حضرات همه از بنده بهتر اند، شاهدش هم این که بدیهای خود را میدانم. بار دیگر از همه عذر خواهی میکنم و اگر اظهار نظری کردهام یا میکنم یا خواهم کرد، اگر چه گاه لحنم تند بوده، اما ظاهراً همواره از روی احساس تکلیف بوده است و در آینده نیز انشاءالله از روی انجام وظیفه خواهد بود.
v من هم مثل شما و مثل بقیه دوست دارم امسال بهتر از سال گذشته باشم. دوست دارم با شما که بندههای خوب خدا هستید مهربان باشم. دوست دارم بدیهای نبودهی شما را حلال کنم و حلال کردم. دوست دارم شما هم مرا حلال کنید و حلال کنید. دوست دارم مرا با تذکرات اخلاقیتان بنوازید و این مهم را فراموش نکنید.
v از امیر عباس زیاد شنیدهاید که «دعا بفرمایید». دعایی که خیلی به آن نیاز دارم دعا برای آدم شدن است.
v دعا بفرمایید.
چند روز بود به یکی از دوستان فکر میکردم. و اینکه میانمان شکراب شده و چندی است اختلافی پیش آمده. سرشب پیامکی از او رسید و تجدید عهدی شد.
هر وقت به او فکر میکنم پیامش میآید.
مشخصات:
نام:
زبان: فارسی
سن: ۴۳
تاریخ تولد: ۹ آبان ۱۳۴۸
شغل: نویسنده
وزن: ۷۰
قد: ۱۸۳
رابطه با سیگار: متنفرم
غیرقابل تحمل: دروغ و مسئول بیکفایت و ناعادل
تخصص: به هدر دادن عمر
علایق:
ورزش: شنا، فوتبال، شطرنج، کوهنوردی و قدیمها تکواندو و کشتی و دو و میدانی و تیراندازی و ... .
کتاب: قرآن - نهج البلاغه - صحیفه سجادیه - اربعین حدیث امام - کتاب های استاد مطهری - رمان های ویکتور هوگو به ویژه بینوایان و...
موسیقی: در طبیعت به دنبالش هستم.
خواننده: بلبل به شاخسار.
فیلم: این اواخر کمتر فیلمی راضیام میکند.
غذا: هر چه روزی باشد.
روز هفته: جمعه، چون خانوادهام آن را دوست دارند. وگرنه همه روزها قشنگ هستند.
فصل سال: بهار
تیم فوتبال: استقلال با قلعهنویی - تعصب هم ممنوع!
رنگ مورد علاقه: رنگین کمان
پاتوق: بماند.
توضیحات:
درباره وبلاگ: این وبلاگ را با نگاهی به آینده مینویسم، با نگاهی به رفتن؛ به زمانی میاندیشم که من نباشم و شما باشید و این سیاههها را بخوانید. شاید در آن روز این شعر قیصر امینپور را زمزمه کنید که:
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه میکنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش ازآنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آی ...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
توضیح: ای کاش یک شبانه روز کمی بیش از ۲۴ ساعت داشت، یعنی تقریباً دو برابر!
بهترین حرف: فرصت دنیا بسیار کوتاه است و باید تلاش کرد. آنها که تاریخ بزرگی شان را ثبت کرده در دنیا فقط زحمت کشیده اند و خدمت کرده اند و هرگز در پی رفاه و شهوت نبوده اند. لذت های این دنیا بسیار زودگذر و در برابر نعمت های بهشت بازیچه است. باید تلاش کرد و با توجه به دستورات الهی خوب و زیبا زندگی کرد.
دعا بفرماییید.
به روز شده در فرودین ۱۳۹۱